حجاب و عفاف؛ تفاوت در پوشش، ریشه درونی یا ظاهری؟
روحالله جمعهای در یادداشتی به تفاوت میان حجاب و عفاف با پوشش پرداخته و تأکید کرده است که نباید این مفاهیم را با یکدیگر خلط کرد. وی با اشاره به تنوع قومی و فرهنگی گسترده در ایران، لباسهای سنتی و رنگارنگ را بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین دانسته و معتقد است تفاوت در نوع پوشش نباید شاخص سنجش عفت یا حجاب قرار گیرد، بلکه نشاندهنده غنای فرهنگی و تنوع زیباشناختی جامعه است.
جمعهای در ادامه یادداشت خود آورده است: «از زاویهای عمیقتر در عرصه اجتماعی میتوان گفت حجاب و عفاف امری شخصی و درونی هستند که در دل و رفتار انسان ریشه دارند، اما پوشش امری بیرونی و انتخابی است که باید آزادانه و آگاهانه صورت گیرد.» وی با ذکر مثالی، بیان داشته است که ممکن است فردی با پوششی ساده یا متفاوت از عرف، رفتاری سرشار از احترام و نجابت داشته باشد و در مقابل، فردی با پوششی ظاهراً کامل، اما بدون درک معنای حیا، از روح عفاف دور باشد. بنابراین، سنجش حجاب و عفاف تنها بر اساس ظاهر، خطایی بزرگ و نادیده گرفتن بعد انسانی و اخلاقی این مفاهیم است و نباید حجاب و عفاف را که امری درونی است به شاخص قانونگذاری اجتماعی تعمیم داد.
این تحلیلگر در پایان تأکید کرده است: «پوشش، پدیدهای فرهنگی و اجتماعی است و حجاب و عفاف، ارزشهایی درونی و اخلاقیاند. این سه اگرچه با یکدیگر ارتباط دارند، اما یکی نیستند و نباید بهجای هم به کار روند.» وی احترام به تفاوتهای فرهنگی و قومی در پوشش را نشانهی بلوغ اجتماعی و درک متقابل دانسته و جامعهای که تنوع را میپذیرد و آزادی فرهنگی را محترم میشمارد، میتواند همزمان اخلاقمدار و انسانی باشد. جمعهای در نهایت نتیجه گرفته است که حجاب واقعی در دل و نگاه انسان است، نه در نوع و رنگ لباس او؛ و عفاف، زمانی معنا مییابد که از درون انسان بجوشد، نه آنکه از بیرون تحمیل شود.
منبع: khabaronline_ir